امشب از پيش من شيفته دل دور مرو

شاعر : اوحدي مراغه اي

نور چشم مني، اي چشم مرا نور،مروامشب از پيش من شيفته دل دور مرو
تو، که معشوقي و محبوبي و منظور، مروديگري از نظرم گر برود باکي نيست
زين بهشت، ار بتواني، مرو، اي حور، مروخانه‌ي ما چو بهشتست به رخسار تو حور
مست مگذار مرا امشب و مخمور مروامشب از نرگس مخمور تو من مست شوم
نفسي از بر اين عاشق مهجور مروعاشق روي توام، خسته‌ي هجرم چه کني؟
اي دواي دل ما، ار سر رنجور مرودل رنجور مرا نيست به غير از تو دوا
سرکشي کم کن و از کوي وفا دور مرواوحدي چون ز وفا خاک سر کوي تو شد